روشنک، طراح گرافیک هستم. در حال حاضر، دانشجوی مردم شناسی با گرایش هنرم. چند سالی هست که مقیم هندم. خوراک، باورها و عقاید مرمان این دیار و پدیده های متفاتی را که تجربه می کنم، اینجا به اشتراک میگذارم.
در مورد این وبلاگ:
پیش فرض تمام پست ها، تهیه ی خوراک برای "چهار نفر" است. اگر پُستی شامل حال این موضوع نباشد، حتما آن را در متن پست، قید خواهم کرد. استفاده از مطالب وبلاگ، با ذکر منبع و ارجاع به پُست مربوط، بلامانع است.

۶.۱۰.۸۹

کیر - Kheer

کیر، یک دسر زمستانی و محبوب است و هندی شده یِ شیربرنج خودمان است. همچنین پای ثابت جشن "دیوالی Diwali" - جشنِ نور- می باشد. دیوالی، جشن پنج روزه بسیار زیبا؛ شورانگیز و پراز نور است. تمام خانه ها، با ریسه یِ نورهای رنگارنگ و چشمک زن، لوسترهای پارچه ای بسیار زیبا و شمع های بی شمار و دلفریب، خود را می آرایند و با روشن ساختن شب، بر تاریکی پیروز می شوند. پولک های هفت رنگی که، با تغییر زاویه، منشور رنگ را می رقصند، حتمن دیده اید. شهر، در شب های دیوالی، نمایشِ باشکوه و در ابعاد هنگفتِ همان پولک هاست.





تصاویر به ترتیب از سایت های زیر برداشته شده است.
http://www.asianews.it
http://www.tolmol.com



یادم هست دیوالی پیش، چنان مسحور ودیوانه یِ این اتفاق بودم و همچنین چنان از شنیدن خبرهای اشک آور و دردناک زندانیان سیاسی، اعدام ها و خفقان ها و ... اندوهگین بودم که فقط و تنها، جیغ می کشیدم، چون عمیقن، واژه ای برای تعریف درونیاتم نداشتم. نه فقط در دیوالی بلکه مادام این سوال برایم هست که اشتباهاتِ ما در گذشته و امروز چیست که قومی هر روز و به هر بهانه، جشن و سرور و پایکوبی دارد و مردم ما که با و بی بهانه، شاید و باید که سوگواری کند.
دیوالی برای تشکر و ستایشِ پنج خداست که هر روزش به یکی از آن ها، اختصاص داده شده است. روز یکم، برای دانتراس است که بسیاری از کاسب ها، بهترین اجناس خود را به مشتریانشان می دهند و باور دارند که این روز، شروع یک سال جدید مالی است. یک افسانه بسیار عاشقانه نیز درمورد این روز وجود دارد:
روزی پسر شانزده ساله و تازه دامادِ شاه هیما را مار نیش می زند و طالع بینان چهار روز بعدش را، روز مرگ او پیش بینی می کنند. شب چهارم، همسر جوانش، جلوی خانه را پر از طلا و نقره و جواهرات می کند و سرتاسر درگاه را، با چراغ های فراوان روشن می کند و خودش آواز خواندن را می آغازد. چون "یاما"- خدای مرگ - بر آستانه یِ در می رسد، چنان غرق تلالو و نورِ درخشانِ جواهرات و چراغ ها می گردد که بیناییش را از دست می دهد، روی کپه ی جواهرات می نشیند و به آواز محزون زن گوش می سپارد و سپیده دم از آن جا می رود و حالیا! زن جوان، بدین صورت، شوهرش را حفظ می کند. به این دلیل، این روز، "یامادیپدان Yamadeepdaan" نیز، نامیده می شود.
روز دوم، "ناراکا Naraka "، توسط "لرد کریشنا Lord Krishna" و همسرش "ساتیاباما Sathyabama"، بر اهریمن فاتح می شوند.







تصویر از این نشانی برداشته شده است.http://hinduism-123.blogspot.com

روز سوم، مخصوص پرستشِ "لاکشِمی Lord Lakshmi" الهه یِ دارایی و ثروت است و هندوان اعتقاد دارند در این روز، پیروان و بندگان راستینِ لاکشمی به آرزوهای خود خواهند رسید.











تصویر از این نشانی برداشته شده است.http://hinduism-123.blogspot.com

روز چهارم، مربوط به پرستش "لرد ویشنو Lord Vishnu" است.








تصویر از این نشانی برداشته شده است.http://divopics.blogspot.com


و روز پنجم که "بای دوج" نامیده می شود، خواهران، برادران خود را دعوت می کنند و هدیه ای به آن ها می دهند که پیمان عشق و الفت بین آنهاست.

کیر، در انواع مختلف، با نام Vermeselli kheer؛ Carrot kheer؛ Sabudana kheer و Rice kheer طبخ می شود که متداول ترین آن، کیربرنج است. موارد یک، دو و چهار، که به ترتیب، ورمیشل، هویج و برنج است را، خوب می شناسیم. سابودانا، از غَله ای به نام "ساگوSago"، تهیه می شود. ساگو، ماده ای نشاسته ای و مروارید مانند است که از درختِ نخلی به همین نام تهیه می شود و از آن انواعِ نان، شیرینی، دسر، خوراک و اسنک ساخته می شود و آسیای شرقی را، موطن آن معرفی کرده اند.







تصاویر به ترتیب از سایت های http://food.sulekha.com/raw-rice-sago-cheedai.htm و http://news.xinhuanet.com/english/2007-09/30/content_6817166.htm برداشته شده است.


مواد لازم

یکم
برنج - یک پیمانه
شیر(ترجیحن پر چرب) - هشت تا ده پیمانه (بسته به میزان غلظتی که می خواهید)
شکر - یک پیمانه
زعفران دم کرده -چند پرچم

دوم
کشمش - به میزان دلخواه
خلال بادام - به میزان لخواه
خلال پسته - به میزان دلخواه
هل (پودر) - دو قاشق چایخوری

گلاب (درصورت تمایل) - یک استکان


با قسمت یکم مواد شروع کنیم. برنج را با آب بدون نمک، یک ساعت بخیسانید و بعد توسط انگشتتان آن را بسایید تا دانه های برنج بشکند و خرد شود. در ظرفی شیر را بجوشانید و برنج را به آن اضافه کنید. برای جلوگیری از سر رفتن شیر و همچنین ته گرفتن برنج، می بایست شعله را پست کنید وهر چند دقیقه یک بار، آن را هم بزنید. مدت تقریبی پخت آن یک ساعت تا یک ساعت و نیم است. شکر و زعفران را بعد از نیم ساعت، به ظرف خود اضافه کنید. در پانزده دقیقه ی آخر طبخ، قسمت دوم مواد را به آن بیافزایید. بهتر است کمی از پسته و بادام را، برای خوش رنگ و رو کردنِ خوراک، برای روی آن نگه دارید. این خوراک به گفته ی دوستِ هندی من، در هندوستان داغ، صرف می شود و چنانچه بخواهند، آن را سرد میل کنند، مواد را در مخلوط کن، به صورت خمیری رقیق در می آورند و آن را با نام "فرنی" می خورند. گرچه من در بعضی دستور عمل ها خواندم که این دسر هم داغ و سرد صرف می شود و راستش من به این دلیل که شله زرد، شیربرنج و فرنی را هم سردش را بیشتر دوست می دارم، از خوردن کیرِ سرد نیز بیشتر لذت بردم. خواهش می کنم مثل من، درگیر تداعی معانی و ایهام این واژه نشوید!
نکته ی جالب دیگر این که، اولین بار من این دسر را به صورت آماده خریدم و پشت بسته توضیح داده بود که این خوراک، اصلن فارسی است و نام اصلی آن، شیرخرما بوده است. من سابقه ای از خوردن چنین خوراکی در ذهنم نداشتم، اما این نوشته مرا ترغیب کرد، داخل کیر خودم، خرمای ریز شده را جایگزین قسمتی از شکر کنم که بسیار مطلوب تر بود.


.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نوش جان
.
پ.ن: این هم دو ویدئو از روش پخت کیراست که به ترتیب کیر برنج وکیرورمیشل است. این خوراک هم مانند تمام خوراک های هندی، به اندازه ی شهرهای این کشور، روش های پخت گوناگون دارد.
.

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ